رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

بیست و دوم خرداد...ورود به جام جهانی۲۰۱۸روسیه

سلام گل همیشه بهارم گلم امشب افطار خونه خانم ابوالمعصومی دعوت بودیم..و از طرفی هم مسابقه فوتبال ایران و ازبکستان ساعت نه شب بود.. مسابقه فوق العاده مهم اگه ایران میبرد ..به جام جهانی ۲۰۱۸روسیه راه پیدا میکرد... اما به خانم ابواامعصومی گفتیم بیزحمت تلویزیون طبقه پایینتونو که تنظیماتش خرابه را درست کنین تا رادین ببینه خلاصه که رفتیم و خدا را شکر تلویزیون شبکه سه را درست میگرفت ایران دو هیچ برنده شد گلهاشم سردار ازمون و مهدی طارمی زدن ایران به عنوان دومین تیم بعد برزیل به جام جهانی راه یافت در سال ۲۰۱۷ زنندگان گلهای پیروزی و صعود تیم ملی ایران به طور شگفت انگیزی عدد سال ۲۰۱...
24 خرداد 1396

بیست و دوم خرداد..اولین جلسه بسکتبال

سلام عشقم دیروز از جلوی ورزشگاه یادگار امام که نزدیک خونمونه رد میشدم که شماره مربی کلاس بسکتبالو برداشتم..چون نوشته بود از شش سال تا چهارده سال... باقی کلاسها همه بالای هشت سالن.. امروز حدودای یک ظهر زنگ زدم که مربی گفت همین الان بیارش کلاس الان شروع شده... خلاصه با هم بدو بدو رفتیم بعد کلاس گفتی مامان اینکه همش تمرین بود کی مسابقه است منم گفتم فکرنکنم مسابقه داشته باشه..و تو هم گفتی پس دوست ندارم برم بسکتبال... مامی زنگ زد مربیتون اقای زارعی..اون گفت بعد ده دوازده جلسه مسابقه داریم...و تو دو دل شدی...یه لحظه میگفتی بریم باز میگفتی نه منم گفتم پسرم ولش کن نمیخاد بری ..بزار چند سال دیگه بزرگتر شدی ...
24 خرداد 1396

۲۰خرداد...افطاری خونه ما

سلام گلم امروز پونزدهمین روز از ماه رمضانه... و ما امشب افطاری مامی و خاله مهسا اینا رو دعوت کردیم.. عاشق مهمونی..یکسره میگی چرا مهمون دعوت نمیکنیم... عصری کل اسباب بازیاتم جمع کردی گذاشتی تو تراس تا دست سامیار بهشون نرسه بعدم رفتی شلوارتو عوضوکردی گفتی این شلواره جلو مهمونا خوب نیست... ی چیز جالب...سامیار به تقلید از تو به منم میگه مامان... و تو امروز بدون اینکه این موضوع را جلو تو علنی و واضح بیان کنیم..بدون مقدمه به من گفتی مامان میخای من خاله صدات کنم..تا سامیارم بهت بگه خاله آخه عشقم اینهمه هوشو از کجا آوردی تو...میخاستم اون لحظه قورتت بدم.. خیللللللی عاااااشقتم ️ پسرم در حال دعا سر سفره افطار ...
21 خرداد 1396

چهاردهم خرداد...مهمونی مامانجون

سلام پسرم امشب شام مامانجونت همه خاله های بابا و دایی ها را سال وزرا تو شهرصنعتی دعوت کرد... امروز نهمین روز ماه رمضونه... و حسابی همه مشغول روزه دارین... عصر امروز با مامی و خاله مهسا و سامیار رفتیم یکشنبه بازار...                         ...
15 خرداد 1396

یازده خرداد..پسر خوش خط من

رادین گل ما اینروزا هوس معلم بازی کرده..من میشم معلمش پای تخته مینوسم و اونم تو دفترش... اوایل بزرگ مینوشت خیلی بزرگ... گفتم کم کم امادش کنم واسه مدرسه..گفتم مامان کوچیکتر بنویس... و همون یک حرف من تاثیر زیادی رو گل پسر داشت...ببینین چ تمیز و مرتب نوشته عشقم ...
12 خرداد 1396